مذاکره دولت با حبیب الله:
روز سه شنبه احمد علی خان با دو نفر عازم باغ عارق شد و حبیب الله هم طبق وعده همراه با سید حسین بدون سلاح به محل مذاکره حاضر گردید و پس از گفت و شنید های زیادی فیصله بعمل آمد که:
حبیب الله با رفقایش به دولت تسلیم شده و به صفت دزد بگیر تعین و معاش کافی برای شان پرداخته میشود. ضمناً دولت از اعصیان های گذشتهء حبیب الله و رفقتیش گذشته همه را مورد عفو قرار میدهد. حبیب الله این نظز دولت را پذیرفته پیشنهاد میکند: چون دزدان قوی و بعد از این دشمن ما میشوند، لهذا برای دفاع از خود به سلاح نیاز داریم و باید یکصد نفر از رفقای ما مسلح گردند و ملکان کلکان نیز از حبس رها گردند.احمد علی خان که سخت تحت تاثیر محبوبیت حبیب الله در بین اهالی و عملکرد های او رفته بود پیشنهاد وی را قبول کرده موضوع را به وزارت حربیه و شاه مخابره می کند. (١)
________________________________
(١) در رویداد های محاکمهء محمد ولی خان و جنرال محمود سامی در عصر سلطنت نادرشاه احمد علی خان چنین میگوید:
بنابر اقتضای وقت و اینکه جمعیت شکستی ما از غله به شمالی رسید و من تمام وضعیت بحرانی شمال را تیلفونی به شاه گذارش میدادم، در مورد نشست خودم با حبیب الله از شاه خواستم تا جریان را به مجلس وزرا راجع ساخته فیصله را به من دستور فرمایند. مجلس مزرا شرایط اشرار را پذیرفت و من با آنها مذاکره نمودم و برای تطبیق فیصله هر دو جانب به قران عظیم الشان مهر و امضا کرد و قران عظیم الشان را برای تائید شاه به مرکز فرستادیم ولی شخصیکه نادرشاه را از امضای قران مانع شد محمد ولی خان بدخشانی وکیل سلطنت بود. و محمد ولی خان در دفاعیه خود مینویسد که بلی من هیچ طرفدار قران کردن پادشاه با یک دزد نبودم و عوض کردم که عهد قران با یکنفر دزد را به عهده احمد علی خان بگذارید که شاه هم پذیرفت و احمد علی خان در راپور سرای اش به شاه حقایق را نوشته که زعمای اسلامی و ملا ها اعمال حکومت را غیر اسلامی میدانند و همه فتوی داده اند که هر کس بر ضد مردم مشرقی با حکومت همکاری کند مالش چور و خودش واجب القتل است (فتوا ١٠٧ و ١٠٨ صفحات بعدی ) رویداد متذکره.
امان الله خان به اساس فیصله رئیس تنظیمه و مشوره مجلس وزرا عنوانی عبدالعزیز خان وزیر حربیه فرمانی صادر میکند و چون حبیب الله کلکانی به حکومت تسلیم شده بناً به تعداد ( هشتاد و دو) میل تفنگ و کارتوس مورد ضرورت او را توسط احمد علی خان برایشان بفرستید. قبل از این فیصله و فرامین حبیب الله صرف ده میل سلاح به شرح ذیل داشت.
١- یک میل تفنگ (۳٠۳ بور) جاغور دار که از عسکری برایش مانده بود (نزد سید حسین).
٢- یک میل تفنگ (۳٠۳ بور) که از پدرش ( از جنگ استقلال ) برایش مانده بود (نزد خلیفه پُردل)
٣- چهار میل تفنگ دهن پُر ( که از پول به یغما برده خزانهء دولت از کوهستان خریداری و به رفقا تسلیم کرده بود).
٤- سه میل تفنگچه چقمقی.
٥- یک میل تفنگ اصیل بلجیمی (پنج تکه) که در بین عوام به تفنگ (حق دین) مشهور بود نزد شخص حبیب الله.
در مورد تفنگ اخیرالذکر باید گفت که شاه ضمن سفر اروپائی خود از بلجیم نیز دیدن کرد و دولت بلجیم ده میل تفنگ به او تحفه داد. شاه این تفنگ ها را برای امنیت ارکان عالی رتبهء دولت به آنها توزیع کرد که یک میل را به محمد ولی خان بدخشانی وکیل مقام سلطنت داده بود این تفنگ بعد ها بدست حبیب الله رسید ولی در مورد دو حکایت موجود است: یکی این که چون خسر حبیب الله در زمین های قلعه حسین کوت که مربوط بدخشانی بود دهقانی میکرد این تفنگ را فرستاد و حکایت دیگر اینکه وکیل سلطنت در خفا با حبیب الله مراوداتی داشت و این تفنگ را برضایت خود به حبیب الله فرستاد.
پس از فرمان شاه حبیب الله صاحب (نود و دو) میل تفنگ گردید.
علاوتاً شاه به وزارت مالیه طی فرمانی دستور داد تا مبلغ سه هزار کابلی برای حبیب الله و سه هزار برای سید حسین و سی، سی کابلی برای افراد حبیب الله به طور معاش پرداخته شود.