?
spacer
.....................به شمالی باستان خوش امدید
Welcome to www.shamali.net - Enjoy your visit 1
  1
The Ancient Shamali 1
1
امیر حبیب الله
خادم دین رسول الله
فصل چهارم

روز های آخر سلطنت حبیب الله کلکانی

تعین سورجرنیل به وظیفهء جدید که با تبانی نادر خان و درباریان امیر صورت گرفته بود روح تازه ای در قالب مدعی تاج و تخت آینده دماند و متعاقباً ستاره اقبال خادم دین رو به افول گذاشت. در مرکز نیز شخصیت های دانشمند، همکاران صادق و وزرای با تدبیر حبیب الله بنابر مداخلهء خود مختاران بی سواد و بی تجربه که خود را شریک سلطنت می دانستند دلسرد شده بودند تا جائیکه عده ای در خفا با نادر خان در تماس آمده حکومت حبیب الله را از درون ضربه می زدند. ایشان راپور های مهم را به نادر خان می فرستادند و توطئه ها و پلان های نادر خان را در داخل نظام و حتی بالای امیر ساده دل عملی میکردند. مطابق پلان جنگ که توسط نادر خان تهیه شده بود و در تبانی با درباریان فروخته شده قوت های جنگی حبیب الله به اطراف پراگنده گردید تا کابل از قوای مدافع خالی شود.

سی هزار عسکر مجهز همراه با وزیر جنگ بعد از جهاد با روسها در صفحات شمال باقی ماند. بیست هزار نفر برای سرکوبی شورش های ننگرهار که جزء پلان جنگ نادر خان بود به جانب مشرقی سوق داده شد. در حدود بیست هزار سرباز با تجهیزات در جوبی سرگرم نبرد بود. سورجرنیل به مجرد ورود به پکتیا و اشغال وظیفهء جدید با نادر خان به تماس شد و قرار گفتهء خودش پس از آنکه نادر خان وعدهء صدارت آیندهء افغانستان را برایش داد، پلان جنگ را به نفع نادر خان و طوریکه خود نادر خان تهیه دیده بود براه انداخت. سورجرنیل تیلفونی با امیر در تماس شده و از وخامت اوضاع جنوبی او را مطلع گردانیده طالب قوای بیشتر گردید. قوماندان نظامی پکتیا هر روز با کابل در تماس شده قوه می خواست تا بالاخره حبیب الله برایش گفت: در کابل دیگر قوه باقی نمانده به استثنی چند نفر پهره دار در ارگ، اگر میخواهی که آنها را نیز بفرستم.

تخلیه کابل از قوای مدافع که یکی از پلان های جنرال نادر و جنرال عمر بود سبب اطمینان هر دو گردید آنها به تطبیق پلان های بعدی پرداختند طوریکه بتاریخ ١٦ میزان در حالیکه سورجرنیل ظاهراً آمادگی جنگ با قوای نادر خان را میگرفت در موضع سید کرم با یک تکتیک خاص نظامی به مجرد رویاروئی با قوت های نادری خود را به جنرال نادر خان تسلیم نمود. عساکر خسته از جنگ هم راه جنرال خود را تعقیب نموده تسلیم شدند ولی افراد وفادار به حبیب الله از این تسلیمی سر باز زده به مقاومت پرداختند و چون قومانده واحد نداشتند طی نبرد مختصری همه سرکوب گردیده کشته شدند.

شکست و تسلیمی قوای گردیز ضربهء شدیدی بود که پیکر ضعیف حکومت مرکزی را به لرزه در آورد. نادر خان که اسلحه و تجهیزات فراوانی از عساکر دولتی بدست آورده بود افراد خود را تحت قومانده برادرش شاه ولی خان منضم نموده جانب کابل سوق داد، شکست های پیهم نادر خان در گذشته از جانب قوت های حبیب الله و موجودیت ١٢ هزار عسکر مننظم و جنگجوی دولتی تحت فرمان قیادت سپه سالار پُردل در لوگر سبب گردید تا نادر خان پلان حرکت قوای خود را طوری عیار نماید که نهایت سری بوده و از بیراهه ها صورت گیرد.

شاه ولی خان در حالیکه بخش کوچکی از قوای خود را به خاطر مصروف نگهداشتن عساکر دولتی به حالت جنگ و گریز در منطقهء محمد آغه موظف نمود خودش با قوت های توری و وزیری آنطرف خط دیورند و تعدادی از افغانهای پکتیائی از طریق دو بندی، خوشی و تنگی و اغجان ولایت لوگر بتاریخ ١٦ میزان به اطراف کابل رسیده و کوه شیر دروازه را معسکر خود قرار دادند. حبیب الله که از رسیدن قوای نادر خان به اطراف کابل خبر شد دستور داد تا فامیل نادر خان را که در منزل شخصی شان در ده افغانان سکونت داشتند به ارگ انتقال بدهند تا مبادا مورد اذیت و آزار سپاهیان خشمگین قرار گیرند و ملکه را به سرپرستی آنها موًظف نمود.
(١)
________________________
(١) اعیاری از خراسان ١٠٩.

نادر خان که از جاجی با بی سیم قوت های خود را اداره میکرد و از عودت قوای دولتی از ننگرهار و لوگر و صفحات شمال بیم داشت در حملات خود از عجله کار گرفت در حالیکه از موجودیت اعضای فامیل اش در ارگ اطلاع داشت حتی به آنها هم رحم ننموده به محمد یعقوب خان کند کمشر توپچی دستور داد تا ارگ را تحت گلوله باران توپ قرار بدهد. در اکثر نقاط شهر جنگ های شدیدی در جریان بود. حبیب الله شخصاً در میدان های جنگ دفاع میکرد و این دفاع شدید و دلیرانهء حبیب الله و عساکر محدودش سبب شد تا قوت های نادر خان نتوانند به ارگ نزدیک شوند. بتاریخ ١٩ میزان حبیب الله سربازانش را از شهر به داخل ارگ فرا خواند تا مردم بیگنا پا مال نشود و خودش با دفاع از ارگ منتظر قوای لوگر و صفحات شمال ماند.

 





Copyright Shamali.net All Rights Reserved.
Register Forgot Pass?