یکروز یک هندو میخواست مسلمان شود. رفت پیش ملای اهل تسنن و گفت که من میخواهم مسلمان شوم. ملای سنی تمام احکام دین را برایش یاد داد و در آخر گفت یک چیز را باید به یاد داشته باشی که نزد ملای شیعه نروی که از شیعه بودن کرده دین خودت خوب است. برای هندو سوال خلق شد که این ملا چرا اینطور گفت. بعداً رفت پیش ملاه اهل تشیع و گفت که من میخواهم مسلمان شوم. ملای شیعه هم تمام احکام دین را برایش یاد داد و در آخر گفت که یک چیز را به یاد داشته باشی که پیش ملای سنی نروی که اگر سنی شدی از این کرده دین خودت بهتر است. بعداً هندو پیش خود فکر کرد که ملای سنی گفت که از شیعه دین خودت بهتر است و ملای شیعه گفت که از سنی کرده دین خودت بهتر است پس چرا دگه مسلمان شوم؟