دختر كاكاي ملا نامزد او بود ولي شوهر بهتري نصيبش شده ملا را جواب كرد. پس از سه سال شوهر او به مرض سكته دنيا را وداع گفت. ملا كه براي تسليت نزدش رفته بود گفت: خدا را شكر كه ترا به من ندادند ورنه امروز سرنوشت شوهر ترا من بايد تحمل كرده باشم. دختر كاكا كه انتظار داشت ملا با اطلاع از ثروتي كه به او رسيده خيلي بيش از اين مهربان باشد از گفتار او رنجيده و ديگر به منزل خويش راهش نداد.