همسايه ملا مهماني اي ترتيب داده و جمعي را دعوت كرده بود. ملا را خبر نكرد. ملا تدبيري انديشيد. موقع شام غذا و كاغذ پاكتي برداشته به خانه همسايه رفت و آنرا به دست صاحبخانه داد و خود بدون تعارف سر دسترخوان نشسته شروع به خوردن كرد. صاحبخانه به پاكت نگاه كرد و گفت: روي پاكت كه چيزي نوشته نشده است. ملا در حالي كه لقمه هاي بزرگ برميداشت گفت: بلي... اين كاغذ و پاكت را براي شما آوردم كه بعد از اين براي صرفه جوئي در يك كاغذ و پاكت دعوت امثال مرا فراموش نكنيد.