?
spacer
.....................به شمالی باستان خوش آمدید
Welcome to www.shamali.net - Enjoy your visit 1
  1
The Ancient Shamali 1
1
header
صفحــــــــــــــــــــــــات
حكايات و طنز هاي شيرين ملانصرالدين صفحه چهل و یکم
اگر نمرده بودم

ملا يكروز از زنش پرسيد: راستي زن بگو بدانم اگر آدم بميرد بدنش چه حالتي پيدا ميكند و او چه احساسي دارد. زن فكري كرد و گفت: آدم كه مرد بدنش سرد ميشود و ديگر قدرت هيچ كاري را ندارد. از اين ماجرا چند روزي گذشت تا يكروز وقتي هوا خيلي سرد بود و برف زيادي باريده بود ملا براي جمع كردن هيزم به جنگل رفت. در جنگل او مقداري هيزم جمع كرد و بر روي الاغش نهاد ولي از همان وقت بر اثر سردي بسيار زياد هوا متوجه شد كه دست و پايش يخ كرده. با خود انديشيد بطور حتم مرده است اين بود كه خودش را بر روي زمين انداخت و از جايش تكان نخورد. ملا همانطور كه بر روي زمين دراز كشيده بود نگاهي به گرگ كه سرگرم خوردن گوشت الاغ بود انداخته و به آهستگي گفت: برو خدا را شكر كه من مرده ام وگرنه بلائي به سرت مياوردم كه تا عمر داري از يادت نرود.

footer
تعريف كردن ملا

ملا گاو ماده اي داشت كه بسيار لاغر و ضعيف بود. او يكروز گاو را برداشته و به بازار شهر برد تا بفروشد. در بازار شروع به تعريف كردن از گاو كرد ولي هر چه ميگفت مردم كه لاغري گاو را ديده بودند حاضر به خريدن آن نمي شدند. سرانجام دلالي جلو آمده و به آهستگي در گوش ملا گفت: جناب ملا اگر من گاو ات را به قيمت خوبي بفروشم چقدر خواهي داد؟ ملا فكري كرد و گفت: نصف پولي را كه گرفته ام به تو ميدهم. مرد دلال قبول كرد و از ملا فاصله گرفته و دستي بر روي بدن گاو كشيده و گفت: اي مردم... اين گاو روزي ده من شير ميدهد و بسيار كم خوراك است و شش ماهه آبست است و هر كس آنرا خريداري كند پس از چندي صاحب يك گوساله خواهد شد. يكي از مردمي كه در آن نزديكي ايستاده و حرف هاي دلال را شنيده بود اين موضوع را باور كرد و جلو آمده و گاو را به قيمت بسيار خوبي خريداري كرد. ملا پولها را گرفت و همانطور كه گفته بود نصف آنرا به مرد دلال داد و به طرف خانه به راه افتاد. وقتي ملا به خانه رسيد متوجه شد چند خواستگار براي دخترش كه سالها در خانه مانده و شوهري برايش پيدا نشده بود آمده و زنش در جلوي خواستگار ها نشسته و مشغول تعريف كردن از حسن دخترش ميباشد. ملا خوشحال شد و به داخل اطاق رفته و در گوشه اي نشسته و گفت: بلي.... اين دختر من بسيار نجيب و كدبانو و مهربان و پركار است و تمام كار هاي خانه را خودش به تنهايي انجام ميدهد. ملا در همين وقت به ياد تعريفي كه مرد دلال از گاوش كرده و در يك چشم بر هم زدن آنرا فروخته بود افتاد و ادامه داد: و از همه مهمتر اينكه او شش ماهه آبست است و تا چند وقت ديگر صاحب يك پسر كاكل زري خواهد شد.

footer
تبلیغات گوگل در سایت شما
Copyright © Shamali.net All Rights Reserved.
Register Forgot Pass?