?
spacer
.....................به شمالی باستان خوش آمدید
Welcome to www.shamali.net - Enjoy your visit 1
  1
The Ancient Shamali 1
1
header
صفحــــــــــــــــــــــــات
حكايات و طنز هاي شيرين ملانصرالدين صفحه نود و سوم
شورباي مرغابي

ملا روزي به كنار حوضي رسيد كه در آن مرغابي زيادي بود. با خود گفت يكي را گرفته، پخته و قورمه نان خويش ميسازم. به اين خيال آهسته پيش رفت. اما همين كه به آنها نزيك شد همه فرار كرده به حوض پناهده شدند. ملا ماًيوس گشته بسته نان را از كمر گشوده قطعات نان را با آب خوض تر نموده ميخورد. عابري پرسيد: چه ميخوري؟ ملا جواب داد: مگر كوري نمي بيني كه نان و شورباي مرغابي ميخورم.

footer
دعاي موًثر

ماده خر ملا كره اي زائيده مُرد. ملا ناچار به كره خر شير گاو ميداد و خانواده ملا را از آن شير بهره اي نبود. ملا به تنگ آمده دعا كرد كه خدايا كره خر را هم مرگ بده كه اقلا شير گاو را خودمان بخوريم. روز ديگر صبح كه از خواب برخاست ديد گاوش مرده با كمال خشم رو به آسمان كرده گفت: خدايا هنوز خر و گاو را از هم فرق نداده اي.

footer
قرض ملا

الاغ ملا ضعيف شده بود گفتند: چرا به حيوان جو نميدهي؟ ملا گفت: هر شب دو من جو جيره دارد. گفتند: پس چرا اينقدر ضعيف شده؟ ملا گفت: چون جيره يكماه اش را طلبكار است.

footer
ماه چهل و پنج روزه

در ماه رمضان ملا براي نگاهداشتن حساب روزها، كوزه اي خريده هر روز كه ميگذشت ريگي در كوزه مي افگند. اتفاقا دخترش از ملا تقليد كرده يك مشت سنگريزه در كوزه انداخت. روزي جماعتي به ديدن ملا آمده ضمن صحبت پرسيدند: چند روز از ماه رمضان گذشته است؟ ملا بلافصله رفته كوزه را آورد و ريگها را شمرد. نود تا بود. با خود فكر كرد كه ماه نود روز نميشود. اگر حقيقت را بگويد خواهند گفت احمق است. نصف آنرا بايد گفت تا قبول كنند. پس برگشته و گفت: امروز چهل و پنجم ماه است. مهمانان گفتند: جناب ملا، تمام ماه بيش از سي روز نيست. چگونه كه امروز اواسط ماه است روز چهل و پنجم شده؟ ملا با تغير جواب داد: تقصير از من است كه بي جهت نصف روز ها را گفتم. اگر حقيقت اش را ميخواهيد امروز نودم ماه است.

footer
تبلیغات گوگل در سایت شما
Copyright © Shamali.net All Rights Reserved.
Register Forgot Pass?