?
spacer
.....................به شمالی باستان خوش آمدید
Welcome to www.shamali.net - Enjoy your visit 1
  1
The Ancient Shamali 1
1
header
صفحــــــــــــــــــــــــات
حكايات و طنز هاي شيرين ملانصرالدين صفحه پنجاه و هفتم

سبب افسردگي

يكي از دوستان ملا با حالت افسرده اي به خانه ملا آمد. ملا سبب افسردگي او را پرسيد، جواب داد: فكر قرضداري اي كه به مردم دارم و توانائي پرداخت آن را ندارم مرا به حدي افسرده ساخته كه بيم هلاك من ميرود. ملا گفت: عجب آدم ساده اي هستي فكر و افسردگي اين قضيه مربوط به طلبكار ها است نه شما.

footer

امتحان ملا

ملا جگر گوسفندي خريده به خانه ميبرد. در بين راه زاغي به وي رسيد و جگر را از دست وي ربود. ملا مدتي با حسرت او را نگريسته ديد كاري از دستش نميايد. اتفاقا شخصي كه جگر خريده بود از كنار او ميگذشت. ملا جگر را از دست او قاپيده و دويد تا به يك بلندي رسيد. آن مرد او را تعقيب كرده و جگر را از دستش گرفت و پرسيد سبب اين حركت چه بود: ملا داستان خود را تعريف كرده و گفت: خواستم بدانم كار زاغ را من هم ميتوانم انجام دهم يا نه.

footer

قاضي شده

روزي خر ملا گم شد. ملا با تشويق بي حد در پي آن ميگشت. شخصي به او رسيده پرسيد: چرا اينقدر مشوشي؟ ملا گفت: خرم گم شده. آن مرد گفت: شنيده ام ميگويند خري در فلان محل قاضي شده. شايد خر گم شده شما باشد. ملا گفت: بايد آن باشد زيرا هر وقت من درس ميگفتم خر گوش هايش را تيز ميكرد و سرش را حركت داده ساكت بود. يقين داشتم كه او زماني قاضي خواهد شد. ملا سپس به دنبال خر گمشده به محل نشان داده شده رفت. ملا افسار به دست و جو در دامن وارد محضر قاضي شد. اول دامن اش را نشان قاضي داده و به عادت خر چرانها شروع به بيابيا كردن كرد و جلو رفته ريش قاضي را گرفته، افسار به به گردنش گذاشت. حاضرين بر خاسته لت و كوب مفصلي به او زدند كه اين جسارت است مينمائي. ملا گفت: تقصير از شما نيست گناه از حاكم است كه به زور خر مرا دزديده و قاضي ساخته حالا من فهميده ام و ميخواهم آنرا تصاحب كنم، بايد گرفتار شما.

footer

تبلیغات گوگل در سایت شما
Copyright © Shamali.net All Rights Reserved.
Register Forgot Pass?